آمار تیر 91 - دلبسته یاران خراسانی خویشم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 62
کل بازدید : 833423
تعداد کل یاد داشت ها : 532
آخرین بازدید : 103/2/8    ساعت : 9:8 ص
تاریخ روز

دلقک‌های اشوابی-آلیمانی در وولفاخ، جنوب آلمان.

کارناوال یا کارنوال، یک جشن یا به عبارتی رژه همگانی در خیابان است که همراه با آن عنصرهایی از سیرک‌بازی و رقص‌های خیابانی آمیزه شده‌است. کارنوال بیشتر متعلق به فرهنگ رومی-کاتولیک است و کمتر عنصرهای پروتستانی را در خود جا دارد. با این وجود، این جشن در بیشتر جهان غرب جای محکم خود را پیدا کرده‌است.

در اصلیت کلمه کارنوال، اختلاف نظر وجود دارد، عده‌ای آن را به زبان ایتالیایی و عده‌ای دیگر به زبان لاتین یا یونانی نسبت می‌دهند.

اوج جشن کارنوال در 2 هفته قبل از زمان روزه مسیحیان است.

در بخش‌هایی از خاور و جنوب آلمان و اتریش جشن‌های کارناوال را فاشینگ (Fasching) می‌نامند.

 

کارناوال استقبال از ماه مبارک رمضان!!!!!!

 

 

خدا قبول کنه خسته نباشید مسئولین فرهنگی

. . .






      

3. زیارت اهل قبور/ فاتحه ای نثار آیت الله بهاءالدینی

عیادت امام زمان(عج) از مرجعی که به توصیه رهبر انقلاب عمل کرد

در زمان ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای، آقا با آقای بهاءالدینی (ره) ارتباطی نداشتند. آقای فاطمی‌نیا رابط آشنایی شدند و رابطه آقا و آقای‌ بهاءالدینی خیلی نزدیک شد .بعد از رهبری مقام معظم رهبری، آقای بهاءالدینی کسالتی پیدا کرده بودند و بیمارستان هم نمی‌رفتند .آقای خامنه‌ای به آقای فاطمی‌نیا گفته بودند که به آقای بهاءالدینی بفرمایید که حتماً دکتر بروند.

بالاخره به آقای بهاءالدینی گفتند که آقا گفتند شما حتماً بیمارستان بروید.

خلاصه به خاطر دستور آقا، ایشان می‌آیند تهران بیمارستان خاتم و مدتی بستری می شوند برای معالجه .

این را آقای صدیقی می‌گفت، می‌گفت من رفتم عیادت‌شان و به آقای بهاءالدینی گفتم آقا حالتان بعد از عمل چه طور است؟

آیت الله بهاءالدینی گفتند: الحمد لله! الحمد لله! ما به حرف این سید(آیت الله خامنه‌ای) گوش کردیم، آمدیم بیمارستان، آقا (امام زمان) آمد ملاقات ما.

*

شهید صیادشیرازی نقل میکرد که بعد ازعملیات کربلای 4 که شکست سنگینی خوردیم من که خیلی ازنظر روحی به هم ریخته بودم باخودم گفتم که بروم محضرآیت الله بهاءالدینی وکسب روحیه کنم و برگردم. بدون اینکه به کسی چیزی بگویم به راننده ام گفتم که پاشو بریم! گفت کجا؟ تا وقتی که به درب خانه آیت الله بهاءالدینی رسیدیم به او نگفتم کجا میرویم. وقتی درزدم (ساعت 2 شب که حتی وقت نمازشب هم نبود) دیدم ایشان بالباس کاملا آماده در را بازکردند وقتی رفتم تو دیدم که بساط چایی و میوه هم آماده شده. خیلی تعجب کردم. پرسیدم آقا مهمان دارید؟ ایشان دستش را به طرف من درازکردند و فرمودند بله مهمان دارم! والحمدالله رسید.

شهیدان غلامحسین افشردی، مصطفی ردانی پور، حسین خرازی و مجید بقایی  در محضر مرحوم آیت الله بهاءالدینی

*

«شبی در حسینیه آیت‌الله سید رضا بهاءالدینی‌ (از علمای بزرگوار) نشسته بودم. ناگاه فردی با ظاهری آراسته، قیافه‌ای مرتب که شخصیتی آبرومند از خود نشان می‌داد وارد شد و در گوشه‌ای نشست.

لحظاتی بیش از ورود آن مرد نگذشته بود که ناگاه آیت‌الله بهاء‌الدینی اشاره‌ای فرمودند و من به حضورشان شتافتم.

امر کردند که فلان مبلغ به این شخص بدهید. بنده هم اطاعت کردم. آهسته کنار او نشستم و شروع به سلام و احوالپرسی کرده، طوری که متوجه نشود و دیگران هم مشاهده نکنند، پول را در جیب او گذاشتم.

نماز تمام شد و او از حسینیه خارج شد. پس از چندی معلوم شد که وی در شهر خود توانایی مالی داشته، اما در مسافرت بی‌پول شده، ولی برای حفظ آبرو و شخصیت خود توان اظهار فقر و بی‌پولی نداشته است.

___20101028_1439021929.jpg

 

آیت الله بهاءالدینی و حاج آقا دولابی





      

2. مزار شهدا/ یادی از شهید «سید سعید پور جندقی»

آقازاده ای که به جای خارج رفتن، ماند و شهید شد

 


در ناز و نعمت زندگی کردن و دست کشیدناز همه آن لذت های دنیایی کار همه کس نیست به جز افرادی که چشم سر را بسته و چشم دل را بر خوبیهای جاودانه باز کرده بود. شهید سید سعید پور جندقی  یکی از همان عارفانی است که در جبهه به این مقام رسیده است.

از اون آقا زاده ها نبود که به خاطر سوء استفاده از موقعیت شغلی آقا جون، پولدار شده باشه. پدرش کشاورز زحمتکشی بود که از راه حلال و از دل زمین ثروت حلالی به دست آورده و بعد از مرگش سعید وارث هکتارها زمین مرغوب و ثروت قابل اعتنایی شده بود و می‌توانست مثل برادرانش در بهترین دانشگاه های دنیا ادامه تحصیل دهد. یک برادرش فرانسه درس می خواند و یکی دیگر ساکن آلمان بود.

زمانی که داشتن پیکان یعنی داشتن بهترین ماشین، آقا سعید «بی ام و» داشت اما با یک موتور داغون به مسجد می آمد تا نمازش را به جماعت بخواند.

یک روز به او گفتم: چرا با ماشین به مسجد نمی آیی؟

گفت: چطور ماشین شخصی سوار شوم در حالی‌که خیلی ها با دوچرخه یا پای پیاده و از راه طولانی به مسجد می آیند.

یک شب مهمانشان بودم. آخر شب مادرش دو دست رختخواب شیک و تمیز برایمان پهن کرد. مادر که رفت سعید بلافاصله رختخوابش را جمع کرد و پوتین هایش را گذاشت زیر سرش و همان جا روی فرش خوابید.

گفتم: مطمئنی موجی نشدی؟

لبخندی زد و گفت: اگر در رختخواب نرم بخوابم لذت آن اجازه حضور در جبهه را از من می گیرد.

سید سعید درس خوان، زیبا و پولدار بود. اهل نماز شب و زیارت عاشورا بود.

دیپلم را که گرفت با آنکه بهترین رشته دانشگاه، قبول می شد یکسره به دانشگاه جبهه رفت . مدت‌ها جنگید و آخرین مسولیتش جانشین تدارکات لشکر ثارالله بود.

مرداد ماه سال 62 ازدواج کرد. فردای روز عروسی، دقیقا فردای روز عروسی اش به جبهه رفت تا در عملیات والفجر 3 (آزاد سازی مهران) شرکت کند و یک هفته بعد پیکر غرق به خونش را آوردند. سید سعید پور جندقی در سن بیست سالگی به شهادت رسید. (منبع: خبرگزاری فارس)







      

تا چندی پیش بسیاری از دختران و پسران دانشگاه را دروازه‌ای می‌دانستند که آن‌ها را به دنیای آرمانی و آزاد وارد می‌کند و از نفوذ و کنترل شدید خانواده‌ها می‌کاهد. به طوری که در موارد متعددی دانشجویان برای رسیدن به دنیای بی‌قید و بند دچار اشتباهات فراوان می‌شدند. این معضل آنقدر نادیده گرفته شد تا اینکه در سال‌های اخیر به سنین پایین‌تر نیز نفوذ کرد. به این ترتیب سن ارتباط با جنس مخالف هر سال کمتر و کمتر می‌شود.
با اینکه آمار ازدواج‌های موفق دانشجویی همواره موجب خوشنودی کارشناسان و جامعه‌شناسان بوده است؛ اما این دلیل نمی‌شود که مشکلات دیگر نادیده گرفته شوند و از پیامدهای مشکل‌آفرین ارتباط آزاد جنسی در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها به سادگی عبور شود.
بی‌تردید قضاوت زودهنگام و ارائه تئوری‌های یک‌جانبه نیز نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه به بحرانی‌تر شدن شرایط دامن می‌زند و پیامدهای غیرقابل جبرانی به بار می‌آورد.
آغاز ارتباط با جنس مخالف از سن یازده سالگی
دکتر محمود گلزاری در نشستی تحلیلی اعلام کرد که در چند سال اخیر سن ارتباط با جنس مخالف تا 11 سالگی کاهش پیدا کرده است. به طوری که دوستی دختران و پسران با مسائل عاطفی آغاز می‌شود و سرانجام به روابط جنسی و حتی ارتباط با چند نفر کشیده می‌شود.
تحقیقات نشان داده است که 40 درصد از دختران پیش از ورود به دانشگاه با پسری ارتباط داشته‌اند و 20 درصد دیگر قطع ارتباط کرده‌اند؛ بنابراین 60 درصد آنها ارتباط با جنس مخالف را پیش از سن 18 سالگی تجربه کرده‌اند.
همچنین مشخص شده است که حدود 40 درصد این افراد در زمانی ارتباط خود را شروع کرده‌اند که سنشان کمتر از 14 سال بوده است؛ یعنی در دوران راهنمایی.
 
دکتر گلزاری پیش از این اعلام کرده بود که 80 درصد دختران دبیرستانی در ایران با یک پسر دوست هستند و حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند. در حالی که خانواده‌ها و مسؤولین مدارس از این موضوع بی‌اطلاع هستند.
هدف‌های متفاوت دختران و پسران از ارتباط 
یکی از مشاوران دانشگاه‌ها هدف پسران از دوستی با دخترها را گذراندن وقت می‌داند در حالی که دخترها در ذهنشان خیال ازدواج را می‌پرورانند.
برخی از دختران نیز روابط محدود با پسران را پذیرفته و با آن کنار آمده‌اند؛ در حالی می‌دانند شاید سرانجام این ارتباط به ازدواج منجر نشود. این افراد طی آموزه‌هایی که از آن به زندگی مدرن تعبیر می‌کنند، برهم خوردن رابطه را شکست عاطفی نمی‌دانند. 
نکته قابل توجه دیگر برقراری ارتباط توسط برخی از دختران مذهبی است با این توجیه که این رابطه عاملی برای ازدواج است. این دختران از طرف مقابل هم انتظار دارند که نیت ازدواج داشته باشند. آن‌ها به آسانی درگیر مسائل عاطفی می‌شوند و در موارد بسیاری ضربه‌های شدید روحی می‌بینند. روان‌شناسان معتقد حس عذاب وجدان و احساس گناه برای سالیان طولانی با این افراد باقی می‌ماند.
پسرها چه دخترهایی را می‌پسندند؟
مشاوران و مبلغان دانشگاه در نشست تحلیلی پژوهشگاه فرهنگ، اعلام کردند که این روزها بیشتر پسرها یا اصلاً طالب ازدواج نیستند و یا خواهان ازدواج با دختری هستند که ملاک ثروت و زیبایی را داشته باشد. 
برای مثال پسری اهل یک شهرستان یا روستا که وقتی اولین بار به مشاور رجوع کرده تا زانو در خاک و گل بوده است، فقط می‌خواهد با دختری تهرانی و شمال‌شهرنشین وصلت کند که خانواده‌ای ثروتمند دارد. 
روانشناسان عقیده دارند که این یکی از راه‌هایی است که پسران را به رویای «یک شبه ره صد ساله رفتن» نزدیک می‌سازد. دیگر زمانه‌ای که داماد سرخانه بودن ننگ محسوب می‌شد، گذشته است و امروزه بسیاری از افراد که چشم‌انداز روشنی را برای آینده خود متصور نیستند قصد دارند تا از ازدواج به عنوان پله ترقی استفاده کنند. 
البته واضح است که این آرزو چندان هم به آسانی قابل وصل نیست و در نتیجه آمار ازدواج کمتر می‌شود و با تصمیم‌گیری‌های نادرست بسیاری از زندگی‌ها در چند سال نخست از هم می‌پاشد.
از سوی دیگر درجه زیباپسندی پسران به شدت بالا رفته است و دخترانی که خود را زیبا نمی‌دانند برای جبران مافات و به دست آوردن یک شوهر، بیش از حد لازم آرایش می‌کنند تا بتوانند بیشتر جلب توجه کنند. در کنار آرایش زیاد برای دیده شدن، گروهی از دختران به موارد حادتری از جمله مصرف مشروب و کشیدن سیگار نیز روی می‌آورند تا خود را مدرن و یا حتی مرفه جلوه دهند و از این طریق از غافله عقب نمانند و پسران را تحت تأثیر قرار دهند.
این درحالی است که روانشناسان معتقدند افرادی که با استفاده غیرطبیعی از لوازم آرایش تلاش می‌کنند توجه دیگران و به‌ویژه جنس مخالف را به خود جلب کنند، باید تحت مشاوره و رفتاردرمانی قرار بگیرند.
یک دانشگاه و چند نتیجه تحقیق!
چندی پیش فاطمه سادات محبی، از پژوهشگران حوزه زنان اعلام کرد که بر اساس تحقیقات به عمل آمده  دلیل بی‌تمایلی 87 درصد دانشجویان پسر به ازدواج، پوشش نامناسب دختران است.
اما رئیس انجمن مددکاری معیار ازدواج اکثر پسران را ثروت دختران می‌داند. دکتر مصطفی اقلیما معتقد است که در حال حاضر به علت شرایط نامناسب اقتصادی معیارهایی که جوانان برای ازدواج خود در نظر می‌گیرند، با گذشته تفاوت زیادی پیدا کرده است.
کارشناسان بسیاری نیز بر این عقیده‌اند که معیار زیبایی به یکی از اصلی‌ترین گزینه‌های انتخاب همسر برای مردان تبدیل شده است. حال این پرسش مطرح می‌شود که با توجه به نتایج مختلف و حتی متضاد تحقیقات در دانشگاه‌ها، آیا می‌توان به ارائه راهکارهای اساسی در این زمینه امید داشت؟
فرارو





      

هزینه افشاگری کیهان/ زندان و شلاق برای یک استاد جانباز
 
روزنامه کیهان در تاریخ 13/10/90 مقاله ای با عنوان «نفوذ جریان مشکوک در حوزه آموزش عالی» منتشر کرد و طی آن، به ارزیابی روند نگران کننده نفوذ جریانی مشکوک در حوزه آموزش عالی اشاره و براساس رسالت دینی و مطبوعاتی خود زنگ خطر این موضوع را به صدا درآورد. در همان مقاله برای روشن شدن بیشتر موضوع، گزارش دقیق و مستندی از نمونه ای از این نفوذ را منتشر نمود. درحالیکه در نگارش آن مقاله از هیچ شخص حقیقی و حقوقی نامی برده نشده بود و هیچ یک از طرفین ماجرا با کیهان ارتباطی نداشته و مراجعه و مکاتبه ای نداشتند، با کمال تعجب مطلع شدیم یکی از شعب دادگاه جزایی با شکایت آقای «م» در اقدامی کم سابقه- و حتی بی سابقه- استاد دانشگاهی را که در آن مقاله با اسم مخفف از وی نام برده شده بود به دلیل توهین- افترا- نشر اکاذیب به حبس، شلاق و جزای نقدی محکوم کرده است!! نکته جالب آنکه چنین عنوان شده که متهم طی مصاحبه با روزنامه کیهان، مطالبی را عنوان نموده که در هیچ مرجعی ثابت نشده است و موجب وهن نظام آموزشی کشور شده است. در این خصوص توضیحات زیر ضروری بنظر می رسد:
1- رسالت دینی و انقلابی کیهان اقتضا می کند که به منظور اصلاح امور و جلوگیری از انحرافات در جامعه، خواب آرام را از چشم خاطیان از قانون برباید و با گزارش های مستند و دقیق خود، به افشاء نقش سوء آنها مبادرت ورزد. امری که در سالیان گذشته بارها و بارها باعث حفظ بیت المال و یا رسوایی دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی و احقاق حق مظلومان شده است.
2- برخلاف نظر دادگاه محترم ، کیهان تاکنون هیچ مصاحبه ای با هیچ یک از اشخاص موضوع مقاله مذکور نداشته و اساساً اسناد موجود به قدری گویا هستند که ضرورتی برای مصاحبه با هر یک از طرفین مقاله مذکور وجود ندارد.
3- هدف اصلی آن گزارش، نه طرح مشکل یک استاد جانباز دانشگاه بلکه بیان و افشاء نفوذ جریان مرموز و مشکوک در حوزه آموزش عالی بوده و ماجرای مذکور صرفاً یک نمونه برای تقریب به ذهن بوده است.
4- مسئولین دانشگاه، پس از انتشار مقاله فوق، اقدام به ارسال جوابیه ای نمودند. کیهان به منظور تلطیف فضای موجود و با هدف اصلاح امور ضمن چاپ جوابیه، از ادامه انتشار مطلب و افشای پرونده های بیشتر با امید اصلاح امور، خودداری نمود .
5- به صورت طبیعی این امکان برای هر کس که خود را مخاطب آن گزارش می داند وجود داشته و دارد که با مراجعه به مرجع قضایی نسبت به آن اعتراض و صحت آن مطالب را جویا شود. اما به نظر می رسد افرادی که از مستند بودن همیشگی مقالات کیهان اطلاع کامل و دقیق دارند، بدون طی کردن روند معمول در این گونه موارد، از استاد به ناحق اخراج شده دانشگاه شکایت و موفق شده اند وی را به زندان و شلاق محکوم نمایند!
6-دراین بین معلوم نیست مرجع محترم قضایی چه دلیل قانونی و شرعی برای مصاحبه- هرگز انجام نشده- دکتر «ن» با کیهان داشته است که به استناد آن وی را به نشر آکاذیب و ... محکوم نموده است!
7- در همان رأی اشاره شده که در گزارش کیهان، مطالبی که در هیچ مرجعی به اثبات نرسیده است آورده شده است! در این خصوص باید گفت کدام یک از آن مطالب خلاف واقع و اثبات نشده است؟
¤ آیا آقای «م» با بورس دولتی به استرالیا اعزام نشده است؟
¤ آیا وی فارغ التحصیل رشته راه آهن در مقطع دکتری نیست؟
¤ آیا محل خدمت او یکی از دانشگاه های اصفهان نیست؟
¤ آیا وی از اصفهان به دانشگاه علم و صنعت آورده نشده است؟ و آیا این روند طبیعی است؟ یعنی هر استادی می تواند از هر یک از دانشگاه های کشور به یکی از دانشگاه های تهران بیاید؟
¤ آیا وی تظاهرات دینی گسترده در دانشگاه از خود بروز نداده است؟
¤ آیا وی از سوی رئیس دانشگاه علم و صنعت به ریاست دانشگاه راه آهن منصوب نشده است؟
¤ آیا دستگاه های مسئول کشور وی را به دلیل مسائل گوناگون فاقد شایستگی لازم برای احراز برخی مسئولیت ها و عنوان های دانشگاهی معرفی نمی کنند؟
برای تمامی موارد فوق و هر مطلب دیگری که در آن مقاله نوشته شده است اسناد غیرقابل انکاری وجود دارد که بیم آن می رود که انتشار آنها پرده از بسیاری امور دیگر نیز بردارد.
8- با هدف اثبات روحیه قانون ستیزی برخی مسئولان مربوطه در این پرونده، تصویر رأی مستند و مستدل دیوان عدالت اداری که سه سال قبل یعنی در سال88 صادر و طی آن صریحاً بر ذیحق بودن دکتر «ن» تاکید و لزوم بازگشت وی به کار حکم می دهد منتشر می شود تا میزان پایبندی افراد به قانون معلوم گردد:
«رأی دیوان»
شاکی در دادخواست خود اظهار داشته که از تقریباً دوازده سال قبل همکاری خود را با دانشکده راه آهن دانشگاه علم و صنعت شروع نموده و در سال 1379 قرارداد پیمانی وی به رسمی آزمایشی تبدیل گردیده و به مدت حدود نه سال، با وضعیت استخدامی مذکور خدمت نموده است و با توجه به اینکه از جانبازان انقلاب اسلامی و برادر شهید می باشد تقاضای تبدیل وضعیت وی از رسمی آزمایشی به رسمی قطعی طی نامه شماره 25597/820/7307- 21/1/83 بنیاد جانبازان صورت پذیرفته و با وجود حائز شرایط بودن، دانشگاه طرف شکایت به جای تبدیل وضعیت وی از رسمی آزمایشی به قطعی، طی نامه شماره 2776،س 220- 21/9/88 وضعیت استخدامی وی را از رسمی آزمایشی به پیمانی تنزل داده اند که در این خصوص معترض و تقاضای تبدیل وضعیت خود به رسمی قطعی را دارد. مشتکی عنه نیز طی لایحه جوابیه ثبت شده بشماره 2068-27/6/89 عمده دفاع خود را بر این مبنا اعلام نموده که علیرغم درخواستهای مکرر و قانونی دانشگاه طرف شکایت، مشار الیه در موعد مقرر قانونی جهت بررسی و تبدیل وضعیت از رسمی آزمایشی به رسمی قطعی مبادرت به تحویل مدارک خود ننموده اند لذا مشمول بند «ب» ماده 9 آئین نامه استخدامی اعضای هیئت علمی گردیده که مبنی بر این است که عدم تکمیل و ارائه به موقع فرم ها و مدارک به منزله عدم تمایل عضو هیئت علمی به ادامه خدمت در دانشگاه می باشد همچنین اضافه نموده که اعضای هیئت علمی از شمول ماده 8 قانون تسهیلات استخدامی جانبازان خروج موضوعی دارند علیهذا با توجه به مراتب مذکور و محتویات پرونده و نظر به اینکه: 1- مشاور وزیر علوم و مدیرکل امور دانشجویان شاهد و ایثارگر طی نامه شماره
1020/47-6/11/88 خطاب به ریاست دانشگاه طرف شکایت (دانشگاه علم و صنعت) با توجه به وضعیت جانبازی شاکی و اینکه جزو خانواده شهدا می باشد و نیز مدیرکل اشتغال و خوداتکایی بنیاد شهید طی نامه شماره
82025597/7307-21/10/83 خطاب به مرجع مذکور با توجه به وضعیت جانبازی شاکی و اینکه برادر شهید می باشد و در راستای ماده 8 قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان مراتب تبدیل وضعیت شاکی را به رسمی قطعی خواستار گردیده اند و مراتب مذکور دلالت بر این دارد که علی رغم دفاعیات مشتکی عنه، شاکی پیگیر تبدیل وضعیت استخدامی خود از رسمی آزمایشی به قطعی بوده و در همین راستا مکاتبات مزبور صورت پذیرفته است. 2- مستفاد از دادنامه شماره 640-24/9/87 هیئت عمومی دیوان عدالت اداری تبدیل یا تغییر وضعیت استخدامی اشخاص از آزمایشی به پیمانی وجاهت قانونی ندارد، 3- علیرغم آنکه مشتکی عنه در قسمتی از جوابیه خود اعلام نموده که ماده 8 قانون تسهیلات استخدامی جانبازان مصوب 76 در خصوص تبدیل وضعیت استخدامی جانبازان از پیمانی و رسمی آزمایشی به قطعی ناظر به اعضای هیئت علمی نیست، وزیر محترم علوم طی بخشنامه شماره
2296/7602/5/19- 23/12/88 در اجرای همین ماده قانونی برای رؤسای دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مقرر نموده که پرونده اعضای هیئت علمی واجد شرایط را تا پایان فروردین سال 89 به هیئت مرکزی جذب اعضای هیئت علمی ارسال نمایند و مدیرکل حقوقی وزارت علوم نیز در نامه های متعددی به شماره های 3533/75- 13/4/88 و 14949/75- 15/11/85 و 1132/75- 4/2/87، عنوان دانشگاه های مازندران، پیام نور و اصفهان در خصوص تبدیل وضعیت استخدامی جانبازان، قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان را نسبت به سایر قوانین و مقررات حاکم دانسته و در صورت تعارض با دیگر مقررات حتی مقررات خاص دانشگاه ها مقدم بر آنها اعلام نموده است بنابراین با اوصاف مذکور دفاعیات مشتکی عنه غیرموجه تشخیص و مستنداً به بند «ج» ماده 9 آئین نامه استخدامی اعضای هیئت علمی (مبنی بر اینکه خدمت رسمی آزمایشی عضو هیئت علمی نباید از 5 سال تجاوز کند و در پایان 5 سال دانشگاه باید نظر قطعی خود را اعلام نماید در غیر این صورت وضعیت عضو به قطعی تبدیل خواهد شد) و همچنین به استناد ماده 8 قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان که دستگاهها را موظف به تبدیل وضعیت استخدامی جانبازان به رسمی قطعی می نماید، حکم به ورود شکایت شاکی مبنی بر تبدیل وضعیت استخدامی وی به رسمی قطعی صادر و اعلام می دارد، رأی صادره قطعی است.
دادرس شعبه اول دیوان عدالت اداری
حسینی طباطبائی
مستشاران شعبه اول دیوان عدالت اداری
مولابیگی- قوامی
در خاتمه جای این پرسش باقی است که اگر به جای یک استاد جانباز دانشگاه، یک هنرپیشه یا یک چهره سیاسی آن چنانی سه سال قبل از دادگاهی چنین رأیی داشت و پس از سه سال به جای احقاق حق، با چنین رأیی روبرو می شد، رسانه های مدعی اصلاح طلبی چه هیاهویی به پا می کردند و اگر کسی بخاطر پایبندی به انقلاب از جنجال و هیاهو دوری کرد پاداش او چنین است؟! هرچند رأی صادره قابل تجدیدنظر خواهی هست و امید به اصلاح آن در مرجع بالاتر وجود دارد اما امیدواریم عدالت قضایی که مسئولین محترم قضایی در هفته قوه قضائیه بر آن تأکید فراوان نموده اند، همانند اغلب پرونده های قضایی و از جمله رأی دقیق شعبه اول دیوان عدالت اداری در این پرونده نیز رعایت شود.کیهان بار دیگر آمادگی خود را برای انتشار کامل اسناد و نیز پاسخ های احتمالی افراد اعلام می دارد.






      
<      1   2   3   4   5   >>   >